سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 15
کل بازدید : 28075
کل یادداشتها ها : 23
خبر مایه

موسیقی


همیشه صادقانه پاسخ خواهد داد ومی گوید ، چه کاری انجام می دهد ، سپس
معلم در قالب واژه های مناسب با سن و موقعیت کودک باید از او بپرسد : آیا
به نظر خودش رفتار او ، برای معلم ، کلاس ، مدرسه و یا خودش فایده ای
دارد؟ اگر کودک بگوید ) کاری که انجام می دهد مفید و مطلوب نیست (
معلم باید بپرسد ، چه کار دیگری می توانست انجام بدهد ) در واقع معلم
قضاوت نکرده و تنبیه نکرده (. به این صورت کودک یاد می گیرد مسئول
اعمال خود باشد.
تعداد بسیاری از بچه ها در حین ورود به مدرسه ابتدایی به آینده خود
خوش بین هستند . روی پیشانی هیچ کدام ننوشته که محکوم به شکست
هستند . این مدرسه و تنها مدرسه است که به بچه ها برچسب شکست می زند
. بچه ها امید دارند از معلمان و هم شاگردیهای خود محبت و احترام ببینند
شکستن و خرد شدن این دید خوش بینانه ، جدیدترین مشکل مدارس ابتدایی
است کودکان با هر زمینه ای که از قبل داشته اند ، هنگام ورود به مدرسه
برای یادگیری از قوه درک بالایی برخوردارند . اگر پس از ورود به
دبستان نتوانند با همان روند سریع پیش از دبستان به یادگیری ادامه
دهند شکست خورده و ما می توانیم خانواده ، محیط یا فرد را عامل بدانیم اما
46
اگر مدرسه را عا مل شکست بدانیم عا قلانه تر است زیرا با تو جه به
اهمیت بسیار زیاد مدرسه و آموزش و پرورش در عصر حا ضر و با تو جه
به این مطلب که مدرسه برای اکثر بچه ها به منظره تنها دنیایی است که
دارند، در می یابیم مدرسه در انجام وظیفه ای که به عهده داشته ، مو فق
نبوده است.
سال های اول مدرسه در مو فقیت و شکست نقش تعیین کننده دارند. هنگا می
که دانش آموز متقا عد شد نمی تواند با استفا ده منطقی از قوای عقلا نی خو
یش نیاز ها یش را رفع نما ید. به رفتاری بر گشت می کند که به وسیله
احسا سات وی هدایت می شود. راهها ی محبت و ارزشمند ی را رها می کند و
کو رکو رانه به سوی چیزی چنگ می زند که به نظرش تنها راهی است که
فرا رویش گشوده، یعنی بز هکاری و انزوا.
دوره حساس
9 سالگی سنین - در این نظریه سن رشد همة عمر ذکر شده است ولی 21
)دوره حساس( بحرانی رشد ذکر کرده اند ) 9 سال دورة ابتدایی(.
و تلاش اصلی باید در مدرسه ابتدایی انجام گیرد .
47
چرا این سن بهتر است ؟زیرا در این سن:
2.از نظر اخلاقی کودک به مرحله ای رسیده که می تواند پیامدهای
رفتارش را منتج و ارزیابی کند و از نظر گلبرگ تأیید اجتماعی کم کم
دختر خوب ، پسر خوب برایش مهم می شود و در مرحله )داد و ستد( و
خوبی در برابر خوبی، بدی در برابر بدی قرار دارد، و کودک میل به
موفقیت و پیشرفت دارد و هویت موفق )عزت نفس( شکل می گیرد اگر
حقارت اتفاق بیفتد هویت شکست شکل می گیرد.
1. از نظر عقلی کودکان در این مرحله قادر به تفکر منطقی بر اساس
استدلال باشند و هنگامی که نتواند با استفادة منطقی از قوای عقلانی خویش
نیازهایش را رفع نمایند به رفتار احساسی و آنی روی می آورند )بزهکاری
وانزوا(.
9. از نظر اجتماعی در این سن نفوذ معلمان و همسالان بسیار مهم است به
همین دلیل بحث الگو و مشاهده نیز در یادگیری رفتار نقش دارد .
4. شکستی که باید در طی سال های تحصیل متوقف شود در این سنین راحت
تر از هر زمان دیگری قابل پیشگیری است در صورت شکست معمولاً می توان
آن را در پنج سال دوره ابتدایی از طریق روش های آموزشی و پرورشی که
48
منجر به ارضای نیازهای اساسی کودک می شوند، اصلاح کرد.
9 کودکان می توانند از آنچه قابل مشاهده وعینی است مانند - 9. سن 24
الگوبرداری، تقلید و مشاهده که فنون مؤثری برای یادگیری هستند خزانه
رفتاری خود را ارتقا ببخشند.
تاثیر مدرسه
مدرسه به دلیل اینکه یک مکان اجتماعی دارای فرهنگ است در اولویت
اول قرار می گیرد و واقعیت درمانی به صورت گروهی انجام می گیرد و
به ویژه اینکه آموزش های خاص سبب پیشگیری می گردد.
- گلاسر معتقد است که:
2. آموزش و پرورش می تواند درکلیه روابط انسانی مؤثر باشد.
1. برنامة حذف شکست
9. تأکید بر تفکر به عوض کار حفظی
4. طرح ایدة مرتبط بودن برای برنامة درسی
9. قراردادن انضباط به جای تنبیه
9. ایجاد محیط یادگیری یعنی جایی که کودک بتواند تجارب موفق و منتهی
49
به هویت موفق خود را به اوج برساند.
9. ایجاد انگیزش و درگیر شدن
2. کمک به کسب رفتار مسئولانه
5. برقرار شیوه های فعال شدن والدین و جامعه
انواع آموزش های کلاسی
آموزش های کلاسی سه نوع هستند:
2. جلسه حل مشکل اجتماعی که به رفتار اجتماعی دانش آموزان در مدرسه
مربوط است.
1. جلسه بحث آزاد که دربارة موضوع های مهم اندیشمندانه است.
9. جلسه بررسی آموزشی دربارة اینکه دانش آموزان تا چه حد مفاهیم دورة
تحصیلی را درک می کنند.
واقعیت درمانی وشکست
قسمت اعظم آموزش وپرورش فعلی ما روی شکست تکیه می کند. و
تعدادی از دانش آموزان شکست می خورند.
50
گلاسر در حالی که به کار در مدارس ابتدیی عمومی ادامه پرداخت ،
متقاعد شد به اینکه اشاعه آثار شکست در فضای اکثر مدارس ، اثر مخربی
بر اکثر کودکان مدارس دارد . حذف شکست از نظام مدارس و پیشگیری
بزهکاری ، به عوض صرفا درمان آن ، به صورت دو هدف عمده ی او درآمد.
گلاسر معتقد است که آموزش و پرورش می تواند کلید روابط انسانی باشد
و در کتاب مدارس بدون شکست ، برنامه حذف شکست، تاکید بر تفکر به
عوض کار حفظی ، طرح ایده ی مرتبط بودن برای برنامه ی درسی قرار
دادن انضباط به جای تنبیه ، ایجاد محیط یادگیری ، یعنی جایی که کودک
بتواند تجارب موفق و منتهی به هویت موفق خود را به اوج برساند ، ایجاد
انگیزش و درگیر شدن ، کمک به کسب رفتار مسئولانه دانش آموز و
برقراری شیوه های فعال شدن والدین و جامعه در مدارس را عنوان کرده
است. بسیاری از این افراد پس ازقبول شکست خود، درحالت انفعال و کنا
ره گیری به سر می برند، یا گاهی اوقات چنانچه اخیرا بیشتر مشاهده می
کنیم علیه سیستمی که به نظرشان شانس موفقیت به آنها نداده طغیان می
کنند شکست دارای انواع گوناگون نیست ، تنها دونوع شکست وجود دارد
وحتی این دو نوع نیزیعنی شکست در)مبادله محبت ( وشکست در)کسب
51
احساس ارزشمندی ( به قدری وابسته ومربوط به یکدیگرندکه جدا کردن
آنها هم دشوار و احتمالا غیر طبیعی خواهد بود .
تا زمانی که مدارسی را به وجود نیاورده باشیم که کودکان بتوانند از
طریق استفاده منطقی وعقلانی از توانایی هایشان به موفقیت دست یابند, برای
حل مشکلات عمده کشور کار مهمی انجام نداده ایم, لذا شاهد افزایش نا
بسامان یهای اجتماعی خواهیم بودهیچ کس به اندازه افرادی که در مدارس
کار می کنند از مشکلات کودکان شکست خورده آگاه نیست.
نیاز به احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن شامل تمام اشکال محبت ،
از دوستی تا عشق والدینی است . بچه ها در مدرسه شدیدا به محبت و عاطفه
نیازمند هستند. نه تنها از جانب معلمان بلکه در بین خودشان نیز اینگونه اند
فرد بزرگسالی که در زمان کودکی خود نتوانسته راه و رسم مبادله محبت
را بیاموزد ، در همه دوران زندگی خود نیز شاگرد ضعیفی در مکتب محبت
خواهد بود .
هر کودکی نیازمند آن است که محبت را در طول زندگی احساس کند .
لازم است کسی را دوست بدارد و احساس کند مورد محبت است. وقتی نتواند
52
نیاز خود را به محبت یا عشق ارضاء کند ، از اضطراب ، ملامت خود ،
افسردگی و خشم و احتمالا کناره گیری از جامعه رنج خواهد برد .
مطالعه موردی بر اساس نظریه واقعیت درمانی
علی دانش آموزی است که در طول هفته حداقل 1 بار از کلاس اخراج می
شود و معاون مدرسه علی را همراه با خانواده جهت بررسی وحل مشکل به
مشاور مدرسه ارجاع داده است. مشاور پس از گفتگو با خانواده و علی با او
قرار گذاشته با کمک یکدیگر مسئله علی را بررسی و راه حلی برای رفع
این مشکل پیدا کنند و والدینش اعلام آمادگی کرده اند که اگر قرار باشد در
خانه کارهای خاصی را انجام دهند قطعا همکاری خواهند کرد. مشاور پس
از 1 جلسه به منظور برقراری ارتباط با مراجع روند جلسات مشاوره خود
با علی را به شرح زیر از جلسه سوم گزارش کرده است.
مشاور: علی ممکنه درباره اوضاعی که الان در مدرسه داری توضیح بدهی؟
علی: منظورتان چیست؟
مشاور: ممکنه بگویید چه کارهایی می کنی که این اتفاقات برایت می افتد.
53
علی : خیلی وقتها در کلاس بی جا حرف می زنم، تکالیف درسی ام را
درست انجام نمی دهم،) آخه کلاسها خیلی خسته کننده هستند( بنابراین
معلمان مرا به دفتر می فرستند.
مشاور : که این طور، پس توی کلاس خیلی حرف می زنی و تکالیف
درسی را انجام نمی دهی و معلمان شما را به دفتر می فرستند ، دیگه چی؟
علی: کار دیگری انجام نمی دهم ، فقط به معاون مدرسه قول می دهم و تعهد
می دهم ولی دوباره همان کارهای قبلی را می کنم و هیچ فایده ای هم ندارد
چون کسی نمی تواند به من کمک کند.
مشاور : وقتی که این کارها را انجام می دهی از نتایج کارهایت راضی
هستی؟
علی: نه من هم خسته شده ام ولی نمی دانم چه کار باید بکنم.
مشاور : پس از نتایج کارهایت راضی نیستی و از این نوع رفتارهایی که
داری خسته شده ای ، آیا دوست داری برنامه و روش دیگری را بیازمایی
) تجربه کنی(.
علی : اگر راهی باشد که من را از این وضعیتی که دارم نجات دهد حتما
دوست دارم.
54
مشاور : با هم لحظه ای فکر کنیم ببینیم چه کارهایی می توانی انجام
بدهی تا روابط شما با معلمان و معاون مدرسه بهبود یابد و شما هم احساس
خستگی نکنید.
علی :یک راه این است که در کلاس بی جا حرف نزنم و درسهایم را خوب
بخوانم تا معلمان از من راضی باشند.
مشاور :خوبه،اما این پیشنهاد را چگونه می توانی عملی کنی؟
علی: می توانم جایم را عوض کنم، با کسب اجازه از دبیر اظهار نظر
نمایم، یا سئوالات خود را یادداشت و پس از تدریس معلم مطرح نمایم.
مشاور: خوبه ،چند تا از کارها را که گفتی می توانی انجام بدهی من نیز
راجع به تصمیم شما با مدیر و معاون مدرسه صحبت خواهم کرد، اما این
کارها راکه گفتی می خواهی از کی شروع کنی ؟
علی: از همین امشب .
مشاور: خوبه، با توجه به مطالبی که گفتی موافقی که با هم یک برنامه
منظمی را تهیه کنیم که شما بتوانی به نتیجه برسی؟
علی: بله،موافقم
55
مشاور :شما گفتی که می توانی جایت را عوض کنی، می توانی با کسب
اجازه از معلمان اظهار نظر کنی و یا سئوالات خود را یادداشت و پس از
تدریس معلم مطرح کنی، قرار شد من هم با معلمان و عوامل اجرایی مدرسه
راجع به تصمیمات شما صحبت نمایم
علی: در مورد برنامه درسی چی؟
مشاور: من یک فرم برنامه ریزی به شما می دهم و شما با توجه به شرایط
و علائق خودت یک برنامه برای خودت تنظیم و اجرا کن.
مشاور: خب ،علی پس قرار شد در طول هفته چه کارهایی انجام بدهی؟
علی: تغییر جا، اظهار نظر با کسب اجازه ، نوشتن سئوالات ، تنظیم یک
برنامه درسی و اجرا .
مشاور: من هم قرار شد با معلمان و کادر اجرایی مدرسه صحبت نمایم.
مشاور: اینها را که گفتی روی این کاغذ بنویس تا یادمان نرود.
مشاور: بیا با هم این برگه را امضا کنیم.
جلسه ی چهارم
مشاور: علی اوضاع چطوره؟
علی: آقا در کلاس وضعیت کمی بهتر شده.
56
مشاور : آفرین
علی: جایم را تغییر دادم و مواظب حرف زدنم بودم و فعلا در این هفته از
کلاس اخراج نشده ام.
مشاور: آفرین ،احسن.
علی: ولی در اجرای برنامه درسی مشکل دارم.
مشاور: قبول دارید که برای رسیدن به هدف باید با برنامه پیش بروی ؟
علی: بله قبول دارم ولی در این چند روز علارغم مطالعه و تلاش پیشرفت
خوبی نداشتم.
مشاور: موافقی برنامه مطالعه ات را بررسی کنیم.
علی: موافقم.
مشاور: راجع به زمان مطالعه ، مدت و شیوه های مطالعه با علی گفتگو می
کند و اصلاحاتی در برنامه انجام می دهد.
علی: مجددا متعهد می شود که برنامه درسی را نیز اجرا نماید.


+ چقد با دوستی های خیابانی موافقید






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ