سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 42
کل بازدید : 28115
کل یادداشتها ها : 23
خبر مایه

موسیقی


ویلیام گلاسر:
" خود ما هستیم که تمام اعمالمان را انتخاب می کنیم و دیگران نه می توانند
ما را خوشبخت کنند و نه می توانند ما را بدبخت کنند " .
مقدمه
گلاسر در عصر بحران اجتماعی و از خود بیگانگی جهان به این نکته پی
برد که اساس تمام مشکلات مردم ناشی از کمرنگ شدن پیوند عاطفی بین
آنهاست. افرادی که خود را گم کرده اند و سرگردان به هر تخته پاره ای
چنگ می زنند تا چند صباحی زنده بمانند ومی خواهند به ساحل واقعی نجات
برسند.گلاسر به این نتیجه رسید که انسان ها بر خلاف دیدگاه های سنتی
درمانی چیزی بیش از غرایز، امیال و عادات هستند.
انسان ها انتخاب می کنند ، تصمیم می گیرند، تغییر می دهند، خودشان را
بررسی می کنند. تأکید نظریه گلاسر براین است که می خواهد افراد را از
کنترل های بیرونی رها کند وبه کنترل درونی برساند. افرادی که ارتباط
میان رفتار و پیامدهای آن را می فهمند از کنترل درونی برخوردارند در
5
واقع این افراد باور دارند که می توانند بر محیط خود تأثیر بگذارند.
مقولة کنترل درونی در محیط خانه سبب هویت موفق و در محیط مدرسه
سبب پیشرفت تحصیلی، نمرات بالا، پشتکار و تلاش و توجه به تکالیف
می شود.
نگاه گلاسر در آسیب شناسی روانی به فرد، نگاه مریضی یا نقص در
رفتار نیست، نگاه او به فرد این است که وی از توانایی های خود به درستی
استفاده نمی کند تا به خودشکوفایی و کمال برسد. خود شکوفایی شامل رشد
استعدادهای بالقوة انسان است. این نیاز، نیاز مادر می باشد چون همة نیازها
سرانجام به خود شکوفایی ختم می شود، از ویژگی های افراد خودشکوفا،
دیدن واقعیات است همان گونه که هستند بد ون قضا وت در باره آنها. شخص
خود شکوفا به طور مداوم درحال تغییر و رشد است و می کوشد تمام
توانایی های بالقوة خود را شکوفا کند.
گلاسر همه آنچه را که در جنبش انسان گرایی وجود دارد، در نظریه خود
با عقل و استدلال همراه می کند .
6
ویلیام گلاسر
دکتر ویلیام گلاسر در سال 2519 در اوهایو در کشور آمریکا متولد شد .
در 25 سالگی مهندس شیمی ، 19 سالگی یک روانشناس بالینی و 12 سالگی
یک پزشک شد و پس از اتمام تحصیلات پزشکی ، به فراگیری روان
پزشکی در دانشگاه کالیفرنیا واقع در شهر لوس آنجلس پرداخت.
در حال حاضر گلاسر به فعالیت های وسیعی در زمینه های روانپزشکی و
تعلیم و تربیت مشغول است و همواره می کوشد تا اصول و مفاهیم واقعیت
درمانی را ، که ابداع خود اوست ، در تعلیم و تربیت و درمان اختلالات
روانی ، به خصوص در کمک به نوجوانان ، به کار بندد. او ما حصل فعالیت
های ذهنی و عملی خود را در دو کتاب بسیار ارزنده و ساده و عملی با
عناوین مدارس بدون شکست و واقعیت درمانی به چاپ رسانیده است. گلاسر
فعالانه سرگرم کار و مطالعه و تحقیق در زمینه ی پیاده کردن مبانی واقعیت
درمانی بود و می کوشید تا مدارسی به وجود آورد که در آنها شکست و
مردودی به حداقل ممکن کاهش یابد. همین طور، افکار و عقایدش را از
7
طریق تلویزیون های آموزشی پخش می کرد گلاسر از ترویج عقاید خود
در بین عوام فروگذار نمی کرد .
نظریه واقعیت درمانی گلاسر
واقعیت یعنی حقیقت ، یعنی تشخیص درست از نادرست، تشخیص حق از
باطل ، واقعیت یعنی هر نوع تجربه. واقعیت درمانی مجموعه ای از اصول
نظری و عملی است که در دهه 2591 میلادی به وسیله ویلیام گلاسر مطرح
شد. ودرسال 2599 میلادی مبانی آن در کتاب واقعیت درمانی به طریق منسجم
و سازمان یافته ای انتشار یافت.
واقعیت درمانی برآن است با توجه به مفاهیم واقعیت ?مسئولیت و
اموردرست و نادرست در زندگی فرد ? به رفع مشکلات او کمک کند.
واقعیت درمانی بر این فرض استوار است که ما در برابر رفتاری که
انتخاب می کنیم، مسئولیم، به دلیل این که تمامی مشکلات ما در زمان حال
وجود دارند. واقعیت درمانی زمان بسیار اندکی را به گذشته اختصاص
می دهد. گلاسر معتقد است که تنها چیزی که ما قادریم آن را کنترل کنیم
8
رفتار کنونی ماست. ممکن است که گذشته در آنچه هم اکنون هستیم
تاثیرگذار بوده باشد اما ما قربانی گذشته نیستیم مگر این که خود اینگونه
انتخاب کنیم.
واقعیت درمانی یکی از جدیدترین تلاشهای درمانگران در راه توصیف
انسان ?تعیین قوانین رفتاری ? چگونگی نیل به رضایت ? خوشبختی و موفقیت
محسوب می شود. در این شیوه ? مواجه شدن با واقعیت ?قبول مسئولیت و
قضاوت اخلاقی درباره درست و نادرست بودن رفتار ?و در نتیجه نیل به
هویت توفیق مورد تاکید است.
واقعیت درمانی بر حل مشکلات و کنار آمدن با واقعیات جامعه از طریق
انتخاب های موثر متمرکز بوده ودراین مکتب توجه زیادی به تغییرات
رفتاری افراد برای برآوردن نیازهای آنها دارند. انسانها می توانند از طریق
به تجربه درآوردن نیازها و خواسته هایشان کیفیت زندگی خود را بهبود
ببخشند و رشد کنند.رشد یعنی حرکت به سوی جلو، آگاه بودن از خویشتن ،
تسهیل و تحقق رشد شخصیتی، اگر چنین رشدی متوقف شود شخص
ویژگی های خودانگیختگی، انعطاف پذیری نسبت به تجربه های تازه را از
دست می دهد.
9
نظریه گلاسر بر این فرض استوار است که انسان ها برای بدست گرفتن
کنترل زندگی خود و برآوردن نیازهایشان تلاش می کنند. واقعیت درمانی
رویکردی فعال، مستقیم و آموزشی می باشد که البته در آن بر گذشته تاکید
نمی شود. از دهه 2591 میلادی تا اواخر 2591 گلاسر در کار کردن با
گروه های متنوعی مانند زوج درمانی، خانواده درمانی و گروه درمانی،
موسسات اصلاح و تربیت، کلینیک های خصوصی، مدارس، به تعدادی از
مفاهیم اصلی واقعیت درمانی دست یافته بود.
تئوری انتخاب
کتاب گلاسر با نام تئوری انتخاب، روانشناسی جدید در مورد اختیارات
شخصی می باشد. گلاسر در این کتاب این گونه بیان کرده است که "واقعیت
درمانی بر تئوری انتخاب بنا شده، بر بهبود روابط بین فردی و نادیده
گرفتن گذشته فرد تاکید دارد".
تئوری انتخاب به ما می آموزد که تنها کسی که می توانیم رفتارش را کنترل
کنیم خودمان هستیم و تنها روشی که به وسیله آن می توانیم وقایع محیطی
را تحت کنترل درآوریم، انتخاب رفتار و اعمالمان می باشد. آنچه که
10
احساس می کنیم تحت کنترل دیگران و یا وقایع محیطی نمی باشد. ما قربانی
دیگران و یا گذشته نیستیم مگر این که خود این گونه انتخاب کنیم. یک اصل
مهم در تئوری انتخاب این است که ممکن است گذشته در مشکل کنونی ما نقش
داشته باشد، ولی گذشته هیچ گاه مشکل اصلی ما نیست. صرف نظر از آنچه
در گذشته اتفاق افتاده آنچه که ما اکنون به آن نیاز داریم عملکرد موثر و
برنامه ریزی در زمان حال می باشد و وظیفه ما انجام آن چیزی است که برای
بهبود روابط بین فردی کنونی ما مورد نیاز می باشد.
گلاسر می گوید: اگر ما تجربه ناخوشایندی ) مثلا درکودکی ( داشته
باشیم، صرف نظر از این که مقصر کیست، باید بدانیم که گذشته قابل تغییر
نیست و آنچه که ما قادر به کنترل آن هستیم، رفتار کنونی ماست. رفتاری
که در گذشته با دیگران داشته ایم و بالعکس آن را نمی توان تغییر داد یا از
بین برد، اما اکنون می توانیم با افرادی که به آنها نیاز داریم رابطه مطلوبی
برقرار کنیم. در واقعیت درمانی به مراجع گفته می شود " گذشته ها گذشته
است و تغییر نخواهد کرد. هرچه زمان بیشتری به گذشته اختصاص دهیم،
از مشکل اصلی یعنی ایجاد یک رابطه رضایت بخش در زمان حال غافل
خواهیم شد ".
11
هدف واقعیت درمانی پرورش قبول مسئولیت در فرد و ایجاد هویتی موفق
است. واقعیت درمانی یک روش فرایندی است و نباید آن را به صورت فرمول
بندی ) مثل کتاب آشپزی ( مورد استفاده قرار داد.
واقعیت درمانی به صورتی که گلاسر در جدیدترین کتاب های خود شرح
داده است،بر نظریه انتخاب استوار است. واقعیت درمانگران معتقدند که
مشکل اساسی اغلب افراد یکی است،آنها یا درگیر رابطه ای ناخوشایند
هستند، یا فاقد چیزی اند که بتوان آن را رابطه نامید. بیشتر مشکلات افراد
ازناتوانی آنها در برقرار کردن رابطه ،صمیمی شدن با دیگران یا برقراری
رابطه ای رضایت بخش با حداقل یک نفر در زندگی آنها ناشی می شوند.
هر چه افراد بیشتر بتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند به احتمال
بیشتری خشنودی را تجربه خواهند کرد.
واقعیت درمانگران معتقد ند که افراد رفتارهای را انجام می دهندکه راهی
برای حل ناکامی ناشی از رابطه ای ناخوشایند است. "نظریه
انتخاب" شالوده و پایه اصلی واقعیت درمانی است. بنابراین اگر کسی قصد
استفاده از واقعیت درمانی را داشته باشد، باید ابتدا با نظریه انتخاب
آشنا باشد.
12
ماهیت انسان
نظریه انتخاب اعلام می دارد که ما بصورت لوح سفید به دنیا نیامده ایم
که منتظر بمانیم تا نیروهای دنیای پیرامون ما را بصورت بیرونی با انگیزه
کنند بلکه ما با پنج نیاز که بصورت ژنتیکی رمزگذار ی شده اند به دنیا می
آئیم:)بقا، محبت و تعلق پذیری ، قدرت یا پیشرفت،آزادی یا استقلال وتفریح(
که ما را در زندگی برانگیخته می کنند. انسان ها در جوامع گوناگون صرف
نظر از طبقه، نژاد، کیش، تحصیل، استعداد و . . . نوع نیازهای اساسی شان
یکی است. هر یک از ما از تمام این نیازها برخورداریم ولی نیرومندی آنها
تفاوت دارد.
- در این نظریه گفته می شود همه کسانی که به نوعی دچار مشکل هستند از
کمبود نیازهای شان رنج می برند. مثلاً:
2. زنی که دچار سردردهای میگرنی است،
1.مردی که ادعا می کند حضرت مسیح است،
9. پسربچه ای که در کانون بازپروری است،
4.کسی از پرواز می ترسد،
9. راننده ای که با سرعت می رود،
13
9. فردی که از زخم معده در رنج است،
9. ترس از آسانسور، هوایی، بلندی و. . .
2. افرادی که قانون شکنی می کنند،
5. افرادی که الکل مصرف می کنند ، یا خودکشی می کنند.
همه این رفتار ها ناشی از برآورده نشدن نیازهای افراد است. بسیاری از
این تر س ها و اضطراب ها به دلیل احساس عدم امنیتی است که در فرد به
خاطر نیاز به محبت وتعلق پذیری به وجود آمده است. همگی به محبت وتعلق
پذیری نیاز داریم ولی برخی بیشتر از دیگران به محبت نیاز دارند.گلاسر
معتقد است که نیاز به محبت کردن و متعلق بودن نیاز نخستین است زیرا ما
برای ارضا کردن سایر نیازها به افراد محتاجیم. در ضمن ارضا کردن این
نیاز از همه دشوارتر است زیرا باید فرد یاری بخشی داشته باشیم تا به ما
کمک کند این نیاز را برآورده کنیم .
وقتی که احساس بد می کنیم، یک یا چند تا از این پنج نیاز ارضا نشده اند،
یا ممکن است از نیازهای خودمان آگاه نباشیم.
14
نظریه انتخاب توضیح می دهد که ما نیازهای خود را مستقیما ارضا نمی
کنیم. آنچه ما انجام می دهیم )که مدت کوتاهی بعد از تولد آغاز می شود و
در طول زندگی ما ادامه می یابد( این است که هر کاری که باعث شود
احساس خیلی خوبی داشته باشیم، را حفظ می نماییم. ما این دانش را در محل
خاصی از مغزمان ذخیره می کنیم که دنیای کیفی ما نامیده می شود.این دنیای
کیفی در کانون زندگی ما قرار دارد.
این دنیا کاملا بر مبنای نیازهای ما استوار است. این دنیای کیفی در کانون
زندگی ما قرار دارد. این مدینه فاضله شخصی ماست، دنیایی که دوست داریم
در آن زندگی کنیم.این دنیا کاملا بر اساس نیازهای ما استوار است ، ولی بر
خلاف نیازهای ما که خیلی کلی هستند ، خیلی اختصاصی است. دنیای کیفی ما
شبیه آلبوم عکس است . امکان دارد برخی از عکسها تار باشند. که باید سعی
کنیم تا آنها روشن شوند. انسانها مهمترین عنصر دنیای کیفی ما هستند.
کسانی هستند که بیش از همه دوست داریم ونیاز داریم با آنها ارتباط داشته
باشیم. این عنصر، افرادی را شامل می شود که با آنها صمیمی هستیم و از
بودن با آنها خیلی لذت می بریم .کسانی که احساس ناراحتی می کنند عموما
هیچ کسی را در دنیای کیفی خود ندارند یا غالبا کسی را در دنیای کیفی خود
15
قرار می دهند که نمی توانند به صورت رضایت بخشی با او ارتباط برقرار
کنند.
هنر ارتباط، وارد شدن به دنیای کیفی دیگران و صمیمی شدن با آن
هاست. برای اینکه فرد موفق باشد، لازم است مهربان باشد تا دیگران
بخواهند او را به دنیای کیفی خود راه دهند.
توجیه رفتار توسط نظریه انتخاب
نظریه انتخاب توضیح می دهد که تمام کارهایی که ما از لحظه تولد تا
مرگ انجام می دهیم با چند مورد استثنا، انتخاب شده اند. همیشه نهایت
تلاش ما برای بدست آوردن چیزی است که می خواهیم با آن نیازهای خود
را ارضا کنیم. "ویلیام گلاسر" معتقد بود انسان باید با واقعیت روبرو
شود. اساس واقعیت درمانی بر این اصل استوار است که، انسان ها همواره
رفتار خود را انتخاب می کنند. هر نوع رفتاری که از فرد سر می زند،
انتخاب شده است و هر رفتار برای کاهش سطح ناکامی یا ارضا ی نیاز خاصی
انجام می گیرد. اگرچه ممکن است این رفتار ناکارآمد باشد، اما به این علت
که فرد راه بهتری برای کاهش ناکامی خود در آن لحظه
16
نمی


+ چقد با دوستی های خیابانی موافقید






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ